سرزمین مامورهای مخفی

معرفی ویدئویی کتاب سرزمین مامورهای مخفی از نشر مهرگان خرد

کتاب سرزمین مامورهای مخفی رمانی تحسین شده به قلم آنا فاندره که تصویری از زندگی مردم در جامعه‌‌ی آلمان شرقی قبل از فروپاشی دیوار برلین رو نشون میده. دوره‌ای که مردم در سایه‌ی رژیم دیکتاتوری اون زمان و زیر سایه اشتازی یا همون پلیس مخفی المان زندگی می‌کردن. 

مروری به کتاب سرزمین مامورهای مخفی از نشر مهرگان خرد

سرزمین مأمورهای مخفی (Stories From Behind The Berlin ؛Stasiland)، داستان عشق‌های نافرجام، روایت زندگی‌های ازهم‌گسیخته، ماجراهای تلاش‌ها برای فرار و گریختن از دیوار و سرگذشت هنرمندان و نویسندگانی است که هنر و آثارشان در حکومت کمونیستی آلمان شرقی به نابودی کشیده شد و از طرفی دیگه داستان مأموران مخفی یا همکاران اشتازیه که با ایمان به حکومت کمونیستی‌ای که زیر سایه‌ش خدمت می‌کردنه. قصه کسایی که تلاش می‌کردن پشت حصارهای دیوار برلین ایدئولوژی کمونیستی رو گسترش بدن.

حوادث این رمان در آلمان شرقی تحت حاکمیت کمونیست‌ها می‌گذره. در مورد اشتازی صحبت کردم. اشتازی، پلیس داخلی یا سازمانی اطلاعاتی اون زمان آلمان شرقی بود که تحت نظر دولت کار می‌کند. وظیفه‌اش کشف اسرار شخصی و زندگی خصوصی مردم است. در واقع وظیفه‌اش دانستن همه‌چیز راجع‌به همه‌کس است. خیلی ساده،‌جاسوسی مردم رو می‌کردن.

 با استفاده از هر ابزاری که لازم بود، می‌فهمیدن که میهمانان شما چه کسانی هستند، به چه کسانی تلفن می‌کنید، با چه کسانی رفت و آمد و مراوده دارید و خلاصه همه چیز مردم کف دست این پلیس مخفی بود.

نوعی بوروکراسی در این سازمان حاکم است که در تمام نقاط جامعه آلمان شرقی پخش شده است. آشکارا یا مخفیانه یک نفر در هر محله، مدرسه، اداره یا کارخانه یا مجتمع مسکونی هست که گزارش شما را به اشتازی می‌دهد:

خانم پاول و همسرش پنج‌ماه در هوهنشونهاوزن زندانی بودند و بعد به همراه سه دانشجو برای محاکمه به روستاک در دریای بالتیک منتقل شدند. خانم پاول فکر می‌کند این کار به این خاطر بود که رسانه‌های غربی از مخمصه‌ی تورستن در یک طرف دیوار و والدینش در آن سوی دیگر خبر داشتند. بنابراین مقامات می‌خواستند مطمئن شوند هیچ بختی برای درز اخبار وجود ندارد.

زن و شوهر هرگز اتهاماتی را که به آن‌ها وارد شده بود را نفهمیدند و هیئت داوری را ندیدند. وکالت دکتر ووگل به آن‌ها پیشنهاد شده بود که روابط نزدیکی با دولت داشت و به خاطر مذاکرات مبادله‌ی افراد میان شرق و غرب مشهور شده بود. اما آن‌ها به این شرایط هم اطمینان نداشتند و پیشنهاد را رد کردند و بر استخدام وکیل خانوادگی خود پافشاری کردند. هرچند او نتوانست کار چندانی از پیش ببرد چون تنها پنج‌دقیقه پیش از شروع محاکمه از اتهامات موکلان خود خبردار شد.

بیاید یه کم در مورد دلایلی که باید این کتاب رو بخونیم صحبت کنیم:

اولیش بینش یا دیدیه که از زندگی تحت رژیم مبتنی بر اشتازی به ما میده.: «Stasiland» گزارشی مستقیم از زندگی در آلمان شرقی تحت نظارت پلیس مخفی اشتاسی در اختیار خوانندگان قرار میده. مصاحبه های فاندر با ماموران سابق استاسی و قربانیان آنها نمایی واضح و اغلب تکان دهنده از زندگی تحت یک رژیم توتالیتر به خوانندگان می دهد.

دومیش یه روایتگری جذابه: کلا می دونید دیگه من به موضوعی استوری تلینگ چه توی دنیای کسب وکار چه تو دنیای روایت‌ها به طور کلی علاقه‌مندم. فاندر یک داستان‌گوی ماهر است و کتابش هم از این قاعده مستثنی نیست. این کتاب روایت‌های شخصی، زمینه‌های تاریخی و مشاهدات خود فاندر را به هم می‌پیوندد تا روایتی جذاب و پر احساس از زندگی تحت حکومت استاسی ایجاد کند.

سومین مورد ارتباط گرفتن به موقع‌س یعنی چیزی که خیلی میشه خوب حسش کرد: اگرچه وقایع «Stasiland» ده ها سال پیش رخ داده است، مضامین این کتاب در مورد نظارت دولتی، تبلیغات و سانسور هنوز هم امروزه بسیار مرتبط است. این کتاب یادآوری قدرتمند از خطرات قدرت کنترل نشده دولت و اهمیت حفاظت از آزادی‌های فردی است.

چهارمین مورد، دیدگاه منحصربه‌فرد نویسندس: دیدگاه فاندر به عنوان یک فرد خارجی (او یک روزنامه‌نگار استرالیایی است که در دهه 1990 به برلین نقل مکان کرد) به او دیدگاهی منحصربه‌فرد از رویدادهایی که توصیف می‌کند، می‌دهد. این دیدگاه به او این امکان را می‌دهد که تفسیری روشنگر درباره نیروهای پیچیده سیاسی و اجتماعی فعال در آلمان شرقی در طول جنگ سرد ارائه دهد.

و پنجمین مورد هم تحسین منتقدانه: سرزمین مامورهای مخفی،  تحسین گسترده منتقدان را دریافت کرده است، به طوری که بسیاری از منتقدان سبک نگارش، تحقیق و توانایی فاندر در بیان داستانی جذاب را تحسین می کنند. این کتاب برنده جوایز متعددی از جمله جایزه معتبر ساموئل جانسون برای ادبیات غیرداستانی شده است.

آنا فاندر (Anna Funder) نویسنده استرالیایی و برنده جایزه ادبی ساموئل جانسون ۲۰۰۷ است. او در سال ۲۰۱۱ به عنوان مدیر بخش ادبیات انجمن هنر استرالیا به کار پرداخت و در سال ۲۰۱۲ جایزه مایز فرانکلین را نیز از آن خود کرد. او در این کتاب هم روایتگر داستان مردم عادی زخم‌خورده از حکومت کمونیستی است و هم داستان‌هایی از مأموران مخفیِ همکار با اشتازی را بازگو می‌کند. کسانی که یا هم‌چنان به آرمان‌های کمونیستی ایمان دارند یا از گذشته‌ی خود شرمسارند.

این کتاب به ۱۳ زبان و در ۷۰ کشور منتشر شده و برنده‌ی جوایز و عناوین مختلفی شده است، از جایزه‌ی گاردین تا جایزه‌ی کتاب سال آلمان و جایزه‌ی ساموئل جانسون.