یکی از اتفاقات مهم در زندگی من، آشناییم با پادکست و ساختن پادکسته. پادکستی که اولین بار یا کمک دوستم مصطفی لامعی به اسم آیپالس درست میکردیم آشنایی مقدماتی با این موضوع بود؛ البته که اون زمان چندان موضوع پادکست، صحبت روز نبود. اما بعدها، با فراگیرتر شدن پادکست فارسی من هم تصمیم گرفتم که پا به عرصه تولید پادکست بذارم و تا امروز تعدادی پادکست چه به صورت شخصی برای خودم و چه به صورت سازمانی برای کسبوکارهای مختلف ساختم.
پادکست پرچم سفید همونطور که در مقدمه اون میگم، درباره یکی از سیاهترین اتفاقهاییه که در تاریخ بشر رخ داده. اتفاقی که میلیونها آواره، کشته و زخمی به جا گذاشته. موضوعی به نام جنگ.» پادکست پرچم سفید به علاقهمندی من به تاریخ و به خصوص تاریخ جنگ جهانی دوم بر میگرده. من معتقدم و باور دارم که دونستن تاریخ باعث میشه که بتونیم روندها رو در طول دوران زندگیمون ببینیم و حتی پیشبینی کنیم. اینکه بهمون کمک میکنه بهتر و آگاهتر زندگی کنیم نتیجه دونستن تاریخه. البته این یک مسیره و حتما مسیرهای دیگهای هم برای بهتر زندگی کردن هست.
خیلی از ماها در جایی که ایستادیم و از خودمان و حرفهمان میگوییم، تجربههایی از سر گذراندهایم که به طور مستقیم یا غیرمستقیم شخصیت کاری و حرفهایمان را شکل داده. حتی شخصیت خودمان را. در داتس با هم درباره همین نقطهها حرف میزنیم. نقطههایی که میهمانهای این پادکست از آنها میگویند تا تصویری درست و دقیق از مسیر حرفهایشان ارائه کنند.شاید از میهمانهای بپرسیم شغل شما چیست؟ و آنها پاسخی مشخصی نداشته باشند، اما اگر از حرفهشان و مسیری که آمدهاند بگوییم، این مسیر را با چندین و چند نقطه جذاب برایمان ترسیم کنند.
پادکست انسو گفتگوی بداههای بود درباره موضوعاتی که فکر میکردیم کمک میکنه به بهتر زندگی کردن، به بهتر کار کردن. به قول یکی از شنوندهها «بداهه گفتن، هوشیارانه شنیدن، کاوشگرانه زیستن؛ گفتوگویی که در لحظه پدیدار میشود.» ما در انسو به دنبال پیچیدن یک نسخه براساس یک فرمول فراگیر نبودیم. گفتگویی دو نفره و بداهه بود براساس دغدغههای فردی و حرفهای؛ مسیری که شنیدن و صحبت کردن درباره موضوع میتونست کمک کنه به بیشتر فکر کردن. پادکست انسو فعلا به پایان رسیده. تا ببینید چه پیش خواهد اومد.
من عاشق داستانها و روایتها هستم. معتقدم که این داستانها هستن که ما رو نجات میدن و هر چی بیشتر در اونها غرق بشیم، بخونیم و بشنویم و تعریفشون کنیم، با تجربههای زیستهی بیشتری آشنا میشیم و میتونیم حتی اونها رو بدون اینکه زندگی یا تجربه کنیم، حس کنیم. دایره داستان پادکستیه که من در هر قسمت از اون یک داستان کوتاهی که خوندم و ازش تاثیر گرفتم رو میخونم. بعضی از قسمتها هم توسط نویسندههای غیرمعروف نوشته شده. هر داستان در هر قسمت برای خود من، بار بسیار زیادی از احساس و تجربه رو به همراه داره که امیدوارم برای شنونده هم جذاب باشه.
این پادکست با همکاری و همراهی دو تا از دوستان خوبم، زکیه شادلو و کسری کبیری ساخته میشه. پادکستی گفتگو محور که ما در هر قسمت، پای صحبت کسی میشینیم که قصهای و روایتی فراتر از چیزی که ما در ذهنمون از اون فرد داریم برامون تعریف میکنه. قصهای و روایتی از رسیدن به یک نقطه، یه یک مسیر یا اتفاق که شاید برای هممون آموزنده و جذاب باشه. زکیه شادلو سردبیر مجله ۱۳ و کسری کبیری کارگردان و نویسنده و بازیگر تئاتره. قصهی رسیدن شما به یک قصه جذاب چیه؟