زندگی حتی در سادهترین و آرومترین شکلش میتونه در لایههای زیرینش و در گذشته پر از تلاطم باشه. طوری که حتی اگر خودت هم بخشی از یه ماجرایی نباشی، آثارش بهت برسه و زندگیت رو تحت تأثیر قرار بده. این همون موضوعیه که عالیه عطایی در کتاب کورسرخی که نوشته خودشه، بهش اشاره میکنه. کتاب درباره روایتهایی از جنگ و زندگی
کورسرخی روایت جستارهایی از زندگی عالیه عطایی، نویسنده خوشقلم و روایتبلدیه که ماجرای جان و جنگ رو تعریف میکنه. از جامعه جنگزده افغانستان میگه و روایتهایی داره که با شنیدنش یا خوندش، شوکه میشی و در صندلی خودت فرو میری.
کورسرخی ۹ جستار از زندگی عالیه عطاییه که خوندنش یا شنیدنش، درسته که غمگینت میکنه، اما بعید میدونم کسی که با این کتاب روبرو میشه و عصاره کلماتش رو به جون میکشه، همون ادم قبل بشه.
این کتاب به شدت دردناک ولی جذابه. این که میگم دردناکه دلیلی برای نخوندنش بهمون نمیده، بلکه سختیهای زندگی کردن رو در شرایط جنگ توضیح میده؛ شرایطی که حتی شاید با گذشت سالها و دههها ازش هنوز گریبانت رو میگیره و انتظار میره که کمتر بشه، اما نمیشه.
کتاب کورسرخی عالیه عطایی همونطور که گفتم حاوی ۹ جستار از زندگی نویسنده است که بر میگرده به سالهای۶۵ تا ۹۵ شمسی. این روایتها که از زبون خود نویسنده بیان میشن، با بهکارگیری خاطرات و نقدهای اجتماعی بر موضوعاتی مثل هویت، جنگ، مهاجرت و مرزنشینی در کنار معنا و مفهوم وطن تمرکز داره.
این کتاب نسخه صوتی هم داره که با صدای خود عالیه ضبط شده و پیشنهاد میکنم که این نسخه صوتی رو هم گوش بدید؛ چون با لحظه و خوانش زیبای افغانی همراهه و فکر میکنم که همین بخش خودش به جذابیتهای فوقالعاده کتاب هم میتونه اضافه کنه.