امروز برای عادل فردوسیپور نمینویسم. برای خودم مینویسم که یادم نره. یادم نره که با عادل فردوسیپور سبک جدید و جذابی از گزارش فوتبال رو دیدم و لذت بردم و منتظر گزارش بعدیش موندم. یادم نره که توی فرهنگ ورزشی هیاتی و بکش زیر توپی که داشتیم و داریم، تحلیل و بررسی فوتبال رو عادل فردوسیپور معنی جدیدی داد. ۲۰ سال پیش که شروع کرد برنامه ۹۰ رو، شبهای دوشنبه یواش یواش معنی دیگهای پیدا کرد.
یادم نره که بقیه خیلی تلاش کردن بهش برسن که خیلیهاشون حتی نتونستن ازش تقلید هم بکنن؛ چون عادل فردوسیپور پسر دوستداشتنی و محجوب و باسوادی بود که عاشق فوتبال. نابغهی باهوشی که فوتبال رو زندگی کرد ولی تکبعدی نبود.
برای خودم نوشتم که یادم نره چقدر خوشبخت بودم که توی دورهای از تاریخ زندگی کردم که عادل فردوسیپور نمادی از پاکی، اصالت، سواد، جذابیت و محبوبیت بود.
برای خودم نوشتم که یادم نره خیلی وقتها، خیلیها از لیاقت خیلی مجموعهها بیشترن و نون به نرخ روزخورهای قد کوتولهای هستن که خودشون رو با محبوبیت بقیه مطرح میکنن. اما نمیدونن که اصالت به ذاته و نمیشه اصالت رو تقلید کرد.
عادل فردوسیپور عزیز. تو همیشه برای من محبوب بودی، هستی و خواهی بود. برای خودم نوشتم که یادم نره.